فلسفه هستی و نیستی varlığın yoxluğun fəlsəfəsi (متن تکمیل شده)
1ترا با خود حمل میکنمنه تنها در قلبمدر سنگینی کیفمدر برگ برگ کتابهایمتوییاین درد شانه ام.درد پا هایمراز چشمان خواب آلودمخستگی پنهان درعینگمترا با خود حمل میکند.رهنوردی شیفتهغریب و بیکسدر میان شهرهادر...
View Article«کسرایی» آموزگار جاودانۀ اورمو
توفان طعنه خنده ی ما را زلب نشستکوهیم و در میانه دریا نشسته ایمچون، سینه جای گوهر یکتای راستی ست زین رو به موج حادثه تنها نشسته ایم نقل از کتاب «تنهاترین فرد»-نوشته علامعلی کسرایی عصر همه اهل اورمو...
View Articleمیکونوس ننگی ابدی بر پیشانی رژیم اسلامی
ماشین ترور رژیم جمهوری اسلامی از همان آوان پیدایش خونباره اش همواره در کمین مخالفان خود بوده است تا بزنگاه و ازهر طریق ممکن نقشه ی قتل افراد مورد نظر را اجرا کند که بارزترین این اندیشه ی هولناک در دهه...
View Articleکشتی دومرول با مرگ به اضافۀ سارای
(1)او تنها کشتن و نابود کردن را بلد است. این جدال انسان و هویت وهستی و عشق با اوست. و البته عزراییل در این جدال متوسل به نیرنگ و دورویی می شود. در آن سو اما "دومرول "لبریز موسیقی صلح و هستی و عشق، و...
View Articleنگاهی روانشناختی به فیلم «استاد» و دروغ مرشدان
داریوش برادری روانشناس/ روان درمانگر اگر عمیق و ساختاری به هر گونه روایت بنیادگرایانه یا تقدس گرایانه از مذاهب، از ایدئولوژیها بنگرید، به همه ی الواح «شفادهندگان بزرگ» و یا معجزه دهندگان بزرگ قدیم یا...
View ArticleBaxışın Rəngi (رنگ نگاه )
Dünya ana dili günü münasebətilə bu şer toplusu,15 şer, A. Elyar-ın şerlərindən, Baxışın Rəngi,unvanılə oxuculara hədiyyə olur.Onlar ictimai bölümlər - gəc-qadın-əməkçi- və uşaqlarla irtibatda...
View Articleخواجه خورشید و زنی با جامۀ برانی
خواجه خورشید و زنی با جامۀ بارانیرضا بی شتاب و کویر پیش می آمد...سپیده دمِ بامداد بود در راستۀ برده داران و چند درختِ کهنسال پیرامونِ میدان به فاصله ایستاده و برگهای سوزنی به سوی آسمان گشوده بودند،...
View Articleاستقبال از غزل شهریار
............................................... تا بر ایران میر ِ شیخان حکمرانی می کنددزد بر میراث ملی پاسبانی می کند شهریارا روزگارانت به سامان می گذشت روزگار ما به ما نامهربانی می کند بود با ساز...
View Articleباز زنی می رسد
باز زنی می رسدرضا بی شتاب باز زنی می رسد؛ مژده رسانش بهارسرخ گُلی می دَمَد، دشتِ نشاط آشکارنغمۀ هر مرغکی همنفسِ غنچه هاعطرِ خوشی می وَزَد از طرفِ جویبارنرگس وُ یاس وُ سَمَن، پونه وُ بابونه؛ های!باز زنی...
View Articleیک لیوان شیر ویک نان تست
وزش نرم باد غربی وبارش قطره های ریز باران ازقلب ابرهای کوچک وخاکستری چمن سبزرا آرایش داد.با یک سخنرانی کوتاه آغازشد. موضوع جالبی بنظرمیرسید اما سروصدا وپچ پچ دیگران وتکان خوردن این وآن...
View Articleگله جان
قصدم از این ابیات اعتراض به رفتار شرم آور و ننگین مردم جاهل و منحطی ست که در این سال های حاکمیت ملایان برای تماشای جان دادن یک هم نوع بر چوبه دار یا بر فراز یک جر اثقال یا در میدان بربریت سنگسار سر از...
View Articleبدرود در باران
بدرود در بارانرضا بی شتاب می خروشد آذرخشِ وحشیِ توفانآشکارا می شود رگهای پنهانیِ ابرمی درخشد در دَمی از راهِ دورباز می میرد، خراب وُ خسته نورمی رسد تُندر به تُندی ناگهانتُرنا به دستسخت وُ طاقت سوز می...
View Article«چهار شنبه سوری »
همه با هم:همراه با دم ِ گرم چهار شنبه سوری، جشنِ جان بخشِ همیشه پُر غرور ـسُروری با سرود و رقص ِآتشـ زردی من از تو ** سرخی تو از من ـبزم و رزمی زمستان شکن، در زیرِ گام ِ رقصندگان و آواز خوانان ـپیش...
View Articleبهار خواهد شد...
به گوش خویش شنیدم بهار خواهد شدغزل غزل قلمم بی قرار خواهد شد شنیدم از نفس سبز ژاله بار نسیمکه باز فرصت دیدار یار خواهد شد وخارِ کوچ اگرچه خلانده خاطره راخیال، مرهم آزار خارخواهد شد به دوشِ عشق مرا تا...
View Articleجشن سوری و پیشواز نوروز
به یاری اهورامزداهمانگونه که میدانید، آدمی روزگار دشواری را در دوره پارینه سنگی گذراند تا به پیشرفت صنعت دست یافت. خوراک خام می خورد و ابزارهای زندگیش...
View Articleقصه عمو نوروز و ننه سرما
داستانهای مردمی ایرانیبازنویسی احد قربانی دهنارییکیبود، یکینبود. پـیر مردیبود همیشه خندون و سرزنده و شاد بهنام عمو نوروز و پیر زنی بود بهنام ننه سرما، خوش زبون و خندهرو، درست همسن و سال عمو نوروز...
View Articleجام گوارای نوروز و بهاران بکامتان
جام گوارای نوروزو بهاران بکامتان با همه ی جان سختی، زمستان امسال را هم می بینیم که دیگر تعادل سرما و یخبندان او، زیر نخستین گام های بهار و نفس گرمش در هم ریخته و بی گمان، با همه ی مقاومت مذبوحانه اش،...
View Articleبهارِ من (ویدئو + شعر)
تو مهربان بهارِ منجهانِ من نگارِ منرسیده ای؛ خوش آمدیای همه یادگارِ منجوانه را تو جوهریز هستی اش تو برتریطنینِ تازۀ زمینترانه را تو از بَریشکوفه ای وُ نازنینبه حلقۀ جهان نگینبه سویِ تو روانه شدپرنده را...
View Articleمیاید « Gəlir»
GəlirDarayıb qızıl tellərindəmir millərin dalında yasaq küçə- xiavanlarda atılıb odların üstündən deyillər gəlir. Ayaqyalın-...
View Articleمپرس چرا دوستت دارم soruşma niyə sevirəm səni
soruşma niyə sevirəm səni Man sənin gözlərindəçayı gördüm uzun saçlarında bir-birinə qarışmış meşələri.ətəkin bahar çölləridir!Niyaran qalma Otuz ilgörüş yasaqlıbağlı çaylarıyın.örəgimdə...
View Article